مهدويت در رسانه ي ملي
مهدويت در رسانه ي ملي
مهدويت در رسانه ي ملي
نويسنده: نغمه خليل بيگي
درآمد
1. برنامهي به سوي ظهور كدام جريانهاي فكري اصلي حول موضوع مهدويت در جامعه را بازنمايي ميكند؟
2. شيوه و ساختار اصلي ارائهي برنامه كدام است؟
با توجه به يافتههاي اين تحقيق پيشنهاد ميگردد برنامههايي از اين دست با سود جستن از اصالت باور مهدوي در بين مخاطبان و با توجه به مدل آييني از ميان ديگر مدلهاي ارتباطي، موضوع مهدويت را از حالت سنتي و احساسي صرف خارج نموده و انتظار فعال را در بين مخاطبان گسترش دهند تا جايي كه مخاطبان در همگي اركان زندگيشان وجود امام عصر (ع) را شاهد و ناظر اعمال خويش بيابند به نحوي كه اين باور و انتظار اصيل در همه ي شئون اجتماعي، سياسي و... در جامعه تجلي يابد.
رسانه ي ملي و مهدويت
اعتقاد به ظهور منجي در پايان دنيا موضوعي است كه اكثر ملل، اقوام و قبايل به آن معتقد بوده و هستند. سرچشمهي اين باور كهن علاوه بر اشتياق دروني و ميل باطني انسان كه به طور طبيعي خواهان حكومت حق و عدل و برقراري صلح و امنيت است، نويدهاي بيشائبه ي پيامبران الهي در طول تاريخ به مردم مؤمن و آزاديخواه جهان است. (ناصري، 1383، ص 19) ولي اهميت موضوع مهدويت در اسلام و مذهب شيعه فقط به دليل منجي بودن ايشان نيست، بلكه وجود آن حضرت به عنوان امام دوازدهم و تداوم بخش رسالت انبيا و اين كه وارث اولياي الهي هستند و در يك كلام حجت خدا بر روي زميناند، مطرح است (شفيعي سروستاني، 1384، ص 154)
فرهعنگ والاي مهدوي به عنوان اعتقادي ريشهدار، بنيادين و اصيل در فرهنگ تشيع مطرح است تا جايي كه اين اعتقاد سبب بسيج عمومي و مقوم آيينها و انگيزههاي انساني است. نمادي كه عامل عدالت خواهي و ظلم ستيزي جوامع شيعه در طول تاريخ بوده است. همواره جامعه ي شيعي ايران در طول تاريخ وجود امام عصر (ع) و انتظار فرج آن حضرت را به عنوان اصول اصلي خود برشمرده و وجود آن حضرت را به عنوان امام و پيشواي دوازدهم پذيرفته و او را خاتم الاوصيا ميداند. ايرانيان اين موضوع را به عنوان يكي از وجوه مميزهي خود توسعه داده و حول انتظار ظهور آيينهاي بسياري را سازمان داده و آن را به صورت يك اصل اصيل اعتقادي پروردهاند. اين اعتقاد كه عاملي تعيينكننده در تعريف وظايف اجتماعي- سياسي شيعيان در حيات دنيوي است، در اثر مواجهه با ايدئولوژيهاي گوناگون در دهههاي اخير نقشي اساسي در شكل بخشي به بازنمودهاي ديني و جهتگيريهاي فرهنگي و اجتماعي- سياسي ايرانيان ايفا كرده است.
جوامع شيعي براي ابلاغ و ترويج اين ركن و اصل اساسي از هر امكاني استفاده كردهاند. با وجود اين بايد دقت داشت كه اهميت محوري اعتقاد مهدوي و انتظار امام عصر (ع)، نه تنها به شكل گيري نظامات اعتقادي و عملي يكسان منتهي نشده است، بلكه خود موجب شكلگيري و بروز عقايد و گرايشهاي متنوع و حتي متضاد در جامعه ي شيعي شده است. دو ديدگاه عمده اي كه درباره ي انتظار فرج امام عصر (ع) در طول تاريخ و در جوامع شيعي وجود داشته و محققي چون شهيد مطهري نيز در كتاب قيام و انقلاب مهدي بدان (ع) اشاره كردهاست، عبارتاند از:
انتظاري كه سازنده و نگهدارنده است، تعهدآور است، نيروآفرين و تحركبخش است، به گونهاي است كه ميتواند نوعي عباد و حقپرستي شمرده شود و انتظاري كه گناه است، ويرانگر است، اسارت بخش است، فلج كننده است و بايد نوعي اباحيگري محسوب شود. (مطهري، 1374، ص 15)
در حقيقت انتظار امام عصر (ع) را در جوامع شيعي و در طول تاريخ ميتوان به دو گونه تقسيم نمود:
انتظار فعال: ديدگاه امام خميني (ره) را شامل ميشود كه منتظران را در آن وظيفه ي زمينهسازي ظهور امام (ع) را دارند كه در نهايت با ارائه ي نظريه ولايت فقيه توسط امام خميني (ره) و رهبري سياسي بلامنازع ايشان منجر به تشكيل حكومت اسلامي در ايران گرديد.
انتظار غير فعال: منتظران حضرت به غير از دعا راي تعجيل ظهور امام وظيفهاي ندارند و با دست نزدن به هيچ عمل و اقدامي در رفع مشكلات زمان خود ميتوانند زمينه ي پر شدن جهان از ظلم و ستم را ايجاد كنند كه خود اين امر سبب تعجيل در ظهور ايشان ميگردد.
تقابل اين دو ديدگاه دربارهي انتظار امام عصر (ع) پس از پيروزي انقلاب اسلامي به اعلان نارضايتي بنيانگذار جمهوري اسلامي از عملكرد اين تفكر و در پايان ختم رسمي فعاليتهاي هواداران آن شد. مروري كوتاه بر جريانهاي فكري و بازنماييهاي اعتقادات مهدوي نشان ميدهد كه موضوع مهدويت تا مدتها مسكوت ماند تا اينكه در دهه ي 60 به دليل در جريان بودن جنگ تحميلي، مهدويت در بطن جامعه و به شكل مفاهيم والاي معنوي چون شهادت و... حضور يافت. پس از دهه 70 فعاليتها و جنبشهاي متنوعي در زمينهي مهدويت در جامعه آغاز شد. اين فعاليتها در ابتدا بيشتر به شكل نشر آثار مكتوب حول محور منابع اعتقادي شيعه بودند. سپس برخي نويسندگان و فعالان مهدوي اقدام به نوشتن كتابهايي در حوزه ي طرح ريزي استراتژي براي اركان مهم نظام اسلامي و افراد جامعه از جمله مردم، جوانان و ... غيره كردند. از جمله مهمترين نكات مورد توجه در اين نوشتارها وظايف منتظران و فرهنگ انتظار بود.
صدا و سيماي جمهوري اسلامي نيز با تاخير به موضوع مهدويت پرداخته است. از حدود سال هاي 75-74 برنامهاي با نام انتظار سبز از صداي جمهوري اسلامي پخش گرديد و برخي شبكههاي راديويي مانند راديو جوان و معارف در سال هاي اخير برنامههايي در اين زمينه توليد كردهاند. (منتظر قائم، 1385، ص 17)
ولي در حوزهي سيما اين موضوع با تاخير بيشتري دنبال گرديد و طي سال هاي اخير شاهد بوديم كه سيماي جمهوري اسلامي ايران به موضوع مهدويت بيشتر از گذشته توجه نموده است. مروري كوتاه بر برنامههاي پخش شدهي سيما نشان ميدهد كه از حدود سال 1380 سيماي جمهوري اسلامي روند افزونتري را در پرداختن به موضوع مهدويت آغاز نموده است. البته در سال هاي گذشته نيز سيما بنابر روال هميشگي خود برنامههاي مناسبتي براي ايام نيمه ي شعبان و روزهاي جمعه تدارك ديده و پخش كرده است. همچنين در برنامهي مذهبي خود قسمتها يا بخشهايي را به موضوع مهدويت اختصاص داده است. ولي بنابر آمارهاي سامان صداوسيما كه نگارنده توانسته به آن دسترسي پيدا نمايد، ميتوان گفت، اولين و مهمترين برنامهي اختصاصي مهدوي سيما كه براي اولين بار در سالهاي 80 و 81 ساخته شد، سلسلهي اول برنامهي به سوي ظهور (به شكل ضبط شده) است كه در سالهاي بعد تا سلسلهي چهارم آن نيز ادامه پيدا كرد و از شبكهي دوم سيما پخش گرديد.
همچنين در سالهاي اخير برنامههايي مانند پايان دوران از شبكهي اول، چهل وادي تماشا، سريال پردهي عشق و مشق انتظار از شبكهي دو، مجموعه ي تركيبي موعود، سپهري ديگر و صبح اميد از شبكهي چهار، مجموعه عطر عاشقي و برنامههاي پرسش و پاسخ، ميز گرد يا مجموعههايي چند قسمتي در زمينه ي مهدويت و امام عصر (ع) ساخته و پخش شده است. درحالي كه در سالهاي گذشته برنامه هاي اختصاصي درباره ي اين موضوع كمتر ساخته ميشد.
برنامهي به سوي ظهور اولين برنامهاي است كه به صورت مستمر، خاص، غير مقطعي و در قالبي متفاوت از ديگر برنامههاي مشابه درباره ي امام زمان (عج) و فرهنگ مهدويت (در شبكهي دو و روزهاي جمعه) ساخته و پخش شده است. تاكنون چهار سلسله (دو مجموعهي ضبط شده و دو مجموعهي زنده) از اين برنامه و در مدت زماني حدوداً چهار سال پخش شده است و طبق اعلام مركز تحقيقات و مطالعات صدا و سيما جزء برنامههاي نسبتاً موفق و پر بيننده در بين مجموعههاي مذهبي توليد شده در سيما محسوب ميشود. (شمارهي تحقيق: 166/81)
طبق نظرسنجي مركز تحقيقات، برنامهي به سوي ظهور در مقايسه با برنامههاي مشابه از موفقيت نسبتاً خوبي برخوردار بوده است. (1) اين در حالي است كه ساعت پخش اين برنامه جمعه صبحها با پخش برنامههاي سرگرم كننده ي شبكههاي ديگر همزمان بوده است.
بسياري از افراد در اين ساعت مشغول استراحت يا فعاليتهاي ديگري هستند. ضمن اينكه اين ساعات اصولاً جزء ساعات پرمخاطب تلويزيون نيست. با وجود اين برنامه توانسته در حد نسبتاً خوبي در جذب مخاطب تلويزيوني موفقيت كسب كند به طوري كه 28% پاسخگويان صرف نظر از تواتر تماشا، بينندهي اين برنامه بودهاند كه در ميان برنامههاي مذهبي رقم قابل توجهي بوده است. بر اين اساس سلسلهي چهارم اين برنامه را ميتوان كاملترين و جاافتادهترين سلسله از اين گونه مجموعه برنامهها دانست. با در نظر گرفتن اين موضوع در اين پژوهش به پرسشهاي اصلي زير پاسخ ميدهيم:
1. برنامهي به سوي ظهور كدام جريانهاي فكري اصلي حول موضوع مهدويت در جامعه را بازنمايي ميكند؟
2. شيوه و نحوه ي اصلي ارائه برنامه كدام است؟
ديدگاههاي گوناگون درباره ي انتظار
انتظار منفي و انتظار مثبت. اين دو انتظار درست ضد يكديگرند. يكي بزرگترين عامل حركت و ارتقاء و يكي تن دادن به ذلت؛ يكي توجيه وضع موجود و ديگري پيشرونده و آيندهگرا. (شريعتي، 1379، ص 51)
اين دو نوع انتظار فرج، معلول دو برداشت از ظهور عظيم مهدي موعود است. همچنين براي توضيح انواع مختلف انتظار ميتوان به تحقيق جامعي كه يكي از محققين مهدوي كشور انجام داده استناد نمود. ابراهيم شفيعي سروستاني انتظار را در طول تاريخ به دو ديدگاه كلامي- اعتقادي و فرهنگي- اجتماعي تقسيم ميكند. مبحث كلامي مربوط به اين است كه طي سالهايي كه از غيبت امام (ع) ميگذرد، بيشتر فقها مراجع به مباحثي از اين دست كه امام (ع) كي، كجا و از چه نسلي است و چه رويدادهايي را پشت سر گذاشتهاند يا همان مباحث تاريخي ميپردازد. (شفيعي سروستاني، 1383، ص 70-68)
ديدگاه فرهنگي- اجتماعي ضمن پذيرش همهي مباني و اصول مطرح شده در ديدگاه كلامي- تاريخي در پي اين است كه موضوع مهدويت را مبنايي براي پيريزي همگي مناسبات فرهنگي، سياسي و اقتصادي در عصر غيبت قرار دهد.
شاخص ترين فقيه، متكلم و انديشمندي كه در ديدگاه فرهنگي- اجتماعي به تحليل و بررسي انديشهي مهدويت و فرهنگ انتظار پرداخته امام خميني (ره) بوده كه نظريهي ولايت فقيه را ارائه دادند. مهمترين ادلهي امام هم كه به آن استناد كرده توقيع يا دستخطي بوده كه از سوي امام عصر(ع) به اسحاق بن يعقوب صادر شده در پاسخ به پرسشي كه پرسيده بودند در ايام غيبت كبري در حوادث و پيشآمدها چه بايد بکنيم؟ که در آن توقيع و دست خط گفته شده در ايام غيبت کبري در حوادث و پيشآمدها به راويان حديث «رجوع كنيد. چون آنان حجت من بر شماياند و من حجت خدا بر شما». اين مبناي اصلي نظريهي امام خميني قرار گرفت كه با رهبري و تلاشهاي ايشان و مردم سرانجام انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد. (شفيعي سروستاني، 1384، ص 176و87)
مهمترين شاخصهاي انتظار فعال و غيرفعال
2. شاخص، ولايت فقيه: در ديدگاه انتظار غير فعال رهبري و پيروي در تبعيت از مراجع و تقليد از آنها محدود شده آن هم در مواردي چون غسل و وضو... است. در حالي كه در ديدگاه امام خميني ولايت فقيه ناقض ولايت مراجع است و اولي بر آنهاست. از شرايط مرجع داشتن بينش سياسي و اجتماعي است و در اين حوزهها راي ولي فقيه اولي بر ديگر مراجع است.
3. شاخص وظايف منتظران در عصر غيبت: در نگاه غير فعال اعتقاد به حضرت صاحبالزمان در محبت و دوستي و تبعي صرفاً عبادي خلاصه شده و هيچ نشاني از ديگر ابعاد انتظار نيست. در اين نگاه وجود زمينههاي منفي در جامعه و اعتقاد مردم به اسلام كافي است. منتظر خود و جامعهاش را نه در بعد اقتصادي و سياسي بلكه فقط در بعد اعتقادي ميسازد. در اين نگاه خود حضرت صاحبالزمان بايد تشريف بياورند و كارها را سامان بدهند ولي در ديدگاه فعال به غير از خود سازي بايد يک منتظر در اعمال و کردارش هم شايسته باشد. به غير از بعد شخصي در بعد اجتماعي نيز بايد فعال باشد. امر به معروف و نهي از منكر اعتقاد به ولايت فقيه از شاخصههاي مهم ديدگاه فعال است.
4. شاخص آموزش و تربيت نسل منتظر: بديهي است بنا به مباني دو ديدگاه، نسل منتظر تربيت ميشود.
5. شاخص عدالتگستري در عصر غيبت: در ديدگاه غير فعال پيش از ظهور دست به هيچ حركت انقلابي نميتوان زد و جبراً فساد رو به تزايد است. (نشريهي راه مجاهد، 1368، ص 5) ولي در ديگاه فعال منتظران نسبت به وقايع جامعه و جهان حساس و بيدار هستند و تا حد امكان بايد در گسترش عدالت كوشش نمايند. شهيد مطهري معتقد است ظهور حضرت، حلقهي مكملي است از مبارزات گروه اهل حق. (مطهري با تلخيص، 1374، ص 59)
6. شاخص لزوم دوستشناسي و دشمنشناسي موضوع مهدويت: بر همهي منتظران لازم است كه پيگير وقايع داخلي و جهاني باشند و دوستان و دشمنان داخلي و خارجي اهل بيت به ويژه امام عصر (ع) را شناسايي كنند ولي در ديدگاه غير فعال دشمنشناسي در حد خلفاي سهگانه و سنيها خلاصه ميشود.
7. شاخص آسيبشناسي موضوع مهدويت: در ديدگاه فعال، به آسيبهاي انديشهي مهدوي پرداخته ميشود. از جمله دوري از عوامزدگي و سطحي نگري، زدودن باورهاي ضعيف و نادرست، كاركردهاي مجالس مهدوي و پرهيز از تعيين وقت براي ظهور و... در ديدگاه غير فعال اين مورد جايگاهي ندارد. (شفيعي سروستاني با تلخيص، 1384، ص 381-369)
8. شاخص خواب ديدن يا تشرف خدمت امام عصر(ع): در ديدگاه انتظار غير فعال يكي از راه هاي اثبات امام (ع) نقل خوابها و رويت امام زمان (ع) است، به صورتي كه اين مورد آنقدر دم دستي فرض ميشود كه از كودك گرفته تا هر فرد عامي ميتواند بدون هيچ مانع و مشكلي با امام رابطه داشته باشد و آن خواب يا رابطه را ملاك و معيار قرار دهد. نقل اين گونه خوابها براي اثبات حقانيت اين گروه است. (باقي با اندكي تغيير و تلخيص، 1362، ص 128)
در ديدگاه فعال فضيلت تشرف خدمت امام عصر(ع) و ملاقات با ايشان هرگز نفي نميشود ولي به عنوان اصليترين وظايف منتظران قلمداد نميشود. بلكه در كنار ديگر وظايف منتظران مطرح ميشود. (شفيعي سروستاني، 1384، پاورقيص 370)
9. پرداختن به مباحث تاريخي غيبت: از آموزههاي مهم مهدوي است كه در بين معتقدان به ديدگاه غير فعال از جايگاه بسيار مهمي برخوردار است و در آموزههايشان فقط بدين مسايل كه امام عصر(ع) كي، كجا و از چه نسلي هستند و طول غيبت صغري و كبري حضرت چقدر است و مسايلي از اين دست پرداخته ميشود. (باقي با تلخيص، 1362، ص 82 تا 120) شايان ذكر است كه در ديدگاه فعال اين مباحث از موضوعات مهم مهدوي است كه بايد در كنار ديگر مباحث مهدوي مطرح شود و صرفاً به اين مباحث پرداخته نشود بلكه در اين عصر تاكيد بيشتر بايد بر وظايف منتظران باشد.
از مهمترين نتايج تحيق كه ميتوان بدان اشاره نمود:
اين برنامه با 63% بيشترين شيوه و نحوهي ارائهاش، شيوهي ارائهي احساسي و عاطفي است و بيشترين محتواي عناوين اين برنامه با 56% به مباحث احساسي و عاطفي اختصاص داشته است در حالي كه در اين برنامه سهم مباحث كلامي (اعتقادي)... تاريخي 3/13% و مباحث اجتماعي- سياسي 12% بوده است.
بيشترين نحوهي ارائهي محتواي عناوين برنامه به شكل احساسي و عاطفي بوده است. در حالي كه 17% عناوين برنامه نحوهي ارائهي شناختي، استدلالي و معرفتي داشتهاند و 5/19% نحوهي ارائهي اطلاعرساني بوده است.
48% از عناوين برنامه را وُله تشكيل ميدهد كه 89% از اين ميزان را ولههاي احساسي به خود اختصاص دادهاند.
بيش از 60% پيامآفرينان برنامه را مردان تشكيل ميدهند.
ميتوانيم اينگونه نتيجه گيري كنيم كه اين برنامه بيشترين نحوهي ارائهاي كه بدان پرداخته و برجستهسازي نموده است، شيوهي ارائهي احساسي و عاطفي است. بيشتر مخاطبان ما به خصوص نسل جوان اطلاعات درستي دربارهي امام عصر (ع) ندارند و پرداختن اينگونهي سيما بدين موضوع سبب دامنزدن به بار احساسي و عاطفي موضوع مهدويت در جامعه مي گردد و درک نادرستي را به مخاطب القا مي کند،به جاي اينکه بار احساسي تنها اندكي از زمان اين نوع برنامهها را به خود اختصاص دهد. در اين برنامه عناوين آغاز برنامه، گفتار هنرمند، تشرف يافتگان خدمت امام عصر (ع)، نامهاي به امام عصر (ع)، نالههاي فراق، آواي انتظار و شعر انتظار هميشه نحوهي ارائهي احساسي و عاطفي داشتهاند. همچنين وله نيز با 89%، نحوهي ارائهي احساسي و عاطفي داشته است. تنها گفتگو با كارشناس با 97% ونمايش بخشهايي از فيلمها يا شبكههاي آخرالزماني با 58% نحوهي ارائهي شناختي، استدلالي و معرفتي داشته است. بوستان انتظار (معرفي كتاب) هميشه و معرفي سايتهاي مهدوي، ارتباطات مردمي و تبليغ با 92% نحوهي ارائهي اطلاع رساني داشتهاند.
از سويي اين برنامه در قسمتهاي ويژهاي كه به ايام ولادت معصومين، اعياد يا مناسبتهاي حزن آور مذهبي اختصاص داشته، بيشترين زمان از كل برنامه را به آيتمهاي احساسي و عاطفي اختصاص داده است. به عبارتي اين برنامه در مناسبتهاي مختلف (شاد يا حزنآور) از رويكرد احساسي و عاطفي سود جسته است و بازنمايي اين برنامه در موضوع مهدويت به شكل احساسي و عاطفي بوده است. بايد به اين نكته توجه داشت كه باور مهدوي در بين مخاطبان يك باور مستحكم است كه رسانه يا برنامههاي تلويزيوني ميتوانند آن را تقويت كنند و موجبات انس، شناخت و آگاهي بيشتر مخاطب را در زمينهي مهدويت فراهم آورند. اين مطلب را مستند ميكنيم به تحقيق باهنر كه 3/2 افراد جامعهي ايران كه از رسانههاي مدرن (راديو و تلويزيون) استفاده ميكنند داراي علاقهي بسيار به دين هستند و 3/1 باقي مانده نيز به آن بيعلاقه نيستند. (باهنر، 82)
از سويي رسانهي ملي بايد براي بيان مباحث ديني و به ويژه مهدوي از مدل آييني كه هدف نهايي آن به نمايش نهادن اعتقادات و بيان عواطف مشترك است، سود جويد. (مهرداد، 1380، ص 52)
جيمز كري (1975) متخصص مسايل ارتباط جمعي، به دليل پيشنهادن برداشتي آييني از ارتباطات به عنوان جايگزيني براي مفهوم عموميتر انتقال يا ترابري مشهور شده است.... برداشت انتقالي از ارتباطات بر اطلاع رساني و تأثير ارتباط بر مكان و نگاه آييني بر معنا و نگهداري جامعه در زمان تاكيد ميکند. اولي بر قدرت و كنترل و دومي بر مشاركت و فرهنگ تاكيد ميكند. (روزنبولر به نقل از گيويان، 1385، ص 243)
اگر نمونهي عالي ترابري از ارتباطات، توزيع پيام در يك گسترهي جغرافيايي به منظور اعمال كنترل باشد، نمونهي عالي تلقي آييني از ارتباطات يك مراسم قدسي است كه انسانها را حول همبستگيها و پيوندهاي مشتركشان گردهم ميآورد. (كري به نقل از گيويان، 1385، ص 40)
كري از روشي در مطالعهي ارتباطات و جامعه حمايت كرد كه در آن فرهنگ نقش محوري مييابد. او ميگويد:
زندگي اجتماعي فراتري از قدرت و تجارت است... زندگي اجتماعي شامل مشاركت در تجربهي زيبايي شناختي، عقايد ديني، ارزشها و احساسات فردي و باورهاي روشنفكرانه- نظم آييني- نيز هست.
تلقي مدل آييني از ارتباطات اين است كه به دنبال توزيع پيام در مكان و فضا نيست، بلكه ميخواهد جامعه را در زمان نگه دارد و عقايد مشترك را باز نمايي كند. (كري به نقل از گيويان، 1385، ص 40)
رويكرد آييني ارتباط را در وهلهي اول نه به عنوان «پراكندن پيامها در فضا، بلكه نگهداري جامعه در زمان» ميداند. در اين رويكرد ارتباطات «رساندن اطلاعات نيست، نمايان افكار مشترك» است. (كري به نقل از دهقان، 1376، ص 19) به طور كلي ميتوان گفت نگاه آييني، نگاهي فرهنگي به ارتباطات دارد، نگاهي كه در جستوجوي ارزش ها و معاني است. (گيويان، 1385، ص 40)
بنابراين رسانهي ملي با استفاده از مدل آييني و نظريهي راهگشاي ولايت فقيه امام خميني (ره) (انتظار فعال) ميتواند به يكپارچگي جامعه و گسترش پيوندهاي اجتماعي در راستاي انتظار فعال كمك نمايد. يعني مهدويت و عشق به امام عصر (ع) تنها در موارد صرف آييني چون حضور سهشنبهها در جمكران يا دعاي ندبهي صبحهاي جمعه يا صدقه و دعا براي سلامتي و تعجيل ظهور (در عين اينكه اين موارد بسيار مهم هستند)، خلاصه نشود.
از نكات مهم مدل آييني توجه به ارتباط دو سويه بين مخاطب و فرستنده است هرچند كه بخش عمدهاي از اين كار با ارتباطات تلفني، پست الكترونيك و سنجشهاي پيمايشي، (بررسي نامههاي ارسالي به منظور پيمايش يا اشتراك در معنا) محقق ميشود ولي در مدل آييني ظهور و بروز نمادين و به نمايش گذاشتن اين ارتباط در برنامهها نيز لازم است.
توجه به نيازهاي مخاطب و گوناگوني آنها در اين مدل بسيار مورد توجه است. برنامهي به سوي ظهور هم به دليل استفاده از امكاناتي چون ايجاد سايت (www.zohoor.ir و www.zohoortv.com)، استفاده از فكس و ايميل به شكل آنلاين در برنامه، به مدل آييني بسيار نزديك است.
با توجه به اين موضوع و در نظر گرفتن فرهنگ والاي مهدوي كه يك اعتقاد ريشهدار در بين مخاطبان است، برنامههاي مذهبي و به ويژه مهدوي تلويزيون بايد در ارائه خود از اين نحوهي (مدل آييني) كه نگاهي فرهنگي به ارتباطات دارد، استفاده نمايند ولي طبق نتايج نظرسنجي مركز تحقيقات از برنامهي به سوي ظهور، 7/52% بينندگان برنامه معتقدند برنامه به سوي ظهور در حد زيادي در پاسخگويي به پرسشهاي آنها در زمينهي موضوع برنامه موفق بوده است ولي جالب توجه است كه كمترين ميزان اين نظرسنجي نيز به گفتهي مخاطبان مربوط به همين بخش است كه ضرورت ارتباط بيشتر با مخاطبان و توجه به نظرات آنان را ميطلبد.
پس سيماي جمهوري اسلامي و سازندگان اين نوع برنامهها به جاي پر رنگ و برجسته نمودن مباحث احساسي بايد تلاش كنند سهم مباحث عقلي و اعتقادي را بالاتر ببرند و حتي اين مباحث را با توجه به مدل آييني با مخاطبان به چالش بكشند تا موضوع مهدويت از حالت نمادين، سنتي و احساسي صرف خارج شود و مخاطبان در زمينهي انتظار واقعي (انتظار فعال) به باور و اعتقاد مشتركي رسيده و بدين سبب اين باور گسترش يافته و توسط رسانه بازنمايي شود؛ انتظار واقعياي كه سبب شود مخاطبان در همهي اركان زندگي خويش وجود امام (ع) را شاهد و ناظر اعمال خود ببينند به نحوي كه اين باور و انتظار اصيل در همگي شئون اجتماعي، سياسي و... تجلي يابد.
بر اساس اين تحقيق پيشنهاد ميگردد:
1. برنامههايي كه دربارهي امام عصر (ع) ساخته ميشوند براي مخاطبان خاصي تهيه گردند به عنوان مثال براي كودكان، نوجوانان، جوانان و زنان...
2. سازندگان اين نوع برنامهها به غير از محتوا بايد در ارائهي جذابيت تصويري نيز بكوشند؛ زيرا هر چقدر محتوا زيبا باشد ولي نحوهي ارائه رسانهاي نباشد، سبب مخاطب گريزي ميشود. اين مورد از عوامل مهم جذب مخاطب به سوي محتواهاي ديني است.
3. عنوان تشرف يافتگان خدمت امام عصر (ع) كه از جذابترني موضوعات مهدوي است به صورت نمايشي به مخاطب ارائه گردد. اكنون روش سنتي و قديمي ارائهي محتواهاي ديني راهكار مناسبي براي برنامههاي مذهبي به شمار نميرود.
4. به موضوع مهدويت در قالب سريالها و داستانها پرداخته شود و تشرفات موثق به فيلم، كليپ و... براي جوانان ساخته گردد.
5. بايد ساختار خشك برنامههاي مذهبي شكسته شود و مجريان برنامه و كارشناسان بتوانند به دور از زبان و بيان خشك، رسمي و قديمي با مخاطبان ارتباط برقرار كنند. البته تا حدي كه محتوا زخمي نشده و آسيبي به آن وارد نگردد.
6. با حفظ بخش هنري اين نوع برنامهها در هر قسمت بنا به تناسب از شاعران، خوانندگان، خطاطان و.. استفاده شود و حتيالمقدور از تكراريشدن اين بخش و تنها پرداختن به يك نوع هنر پرهيز شود.
7. پس از پايان اين گونه برنامهها پژوهشي دربارهي عملكرد برنامه و اينكه چه تأثيري روي مخاطب داشته، صورت گيرد تا مشخص شود اين برنامهها چه تأثيري روي اعمال و كردار مخاطبان خود گذاشتهاند و به اصطلاح در امام زماني شدن مخاطبان چقدر مؤثر بودهاند.
8. بعد معرفتي موضوع مهدويت و انتظار در اين برنامهها مورد توجه قرار گيرد و تلاش گردد چهرهاي جذاب، مطلوب و دوستداشتني از قيام جهاني امام عصر (ع) به مخاطب ارائه شود، در حالي كه مخاطبان اين برنامهها كمتر با ژرفاي اتفاقي كه قرار است با ظهور امام عصر (ع) رخ دهد، آشنا ميشوند.
9. در اشعار، موسيقي، مداحيها يا مراثي كه براي ديگر معصومين خوانده ميشوند، بازنگري صورت گيرد تا بدين صورت به ساحت آن بزرگواران بياحترامي نگردد.
10. نوآوري و ابتكاري از نظر قالب و محتوا در اين نوع برنامهها رخ دهد، چنان كه بيشتر برنامههايي كه در اين رابطه توليد شده است در قالبهاي تركيبي و ميز گرد بوده است.
منابع:
1. باقي، عمادالدين (1362). در شناخت حزب قاعدين زمان. تهران: انتشارات دانش اسلامي.
2. باهنر، ناصر. (1381)، از دين تلويزيوني تا آرمان تلويزيون ديني. هفتهنامهي سروش اسفندماه.
3. باهنر، ناصر. (1382)، راهبردهاي آموزش ديني در تلويزيون با مطالعه در تطبيق رسانههاي ديني، فصلنامه ي پژوهش و سنجش، ويژهنامه ي آموزش.
4. جمعي از نويسندگان، (1379)، انتظار در انديشهها، تهران: انتشارات بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود (ع).
5. حيدري، معصومه. (1381)، نظرسنجي از مردم 30 شهر كشور درباره ي برنامه ي به سوي ظهور. گروه سنجش افكار. شماره تحقيق 166/81.
6. روزنبولر، اريك دبليو. (1385)، ارتباطات آييني، عبدا... گيويان. انتشارات دانشگاه امام صادق (ع).
7. شفيعي سروستاني، ابراهيم. (1383)، انتظار، بايدها و نبايدها. قم: مركز پژوهشهاي اسلامي صداوسيما.
8. شفيعي سروستاني، ابراهيم. (1384)، معرفت امام زمان (ع) و تكاليف منتظران. تهران: انتشارات موعود عصر (ع).
9. صبور، رضا. (1385)، گفتوگوي نگارنده با تهيه كنندهي برنامه ي به سوي ظهور.
10. گويان، عبدا... دو استعارهي بنيادين براي فهم ارتباطات. فصلنامهي راديو و تلويزيون، شماره ي پاييز 1385.
11. مجموعه مقالاتي از نشريهي راه مجاهد، (1368)، انجمن حجتيه، نسلي مايوس از حركت و انقلاب. تهران: انتشارات راه مجاهد.
12. مطهري، مرتضي، (1374)، قيام و انقلاب مهدي (ع) از ديدگاه فلسفهي تاريخ، چاپ پانزدهم، تهران: انتشارات صدرا.
13. منتظر قائم، خليل. (1385)، مهدويت و بازتاب آن در رسانهي ملي. ماهنامهي موعود شماره 68.
14. مهرداد، هرمز، (1380)، مقدمهاي برنظريات و مفاهيم ارتباط جمعي. تهران: انتشارات فاران.
15. ناصري، علي. (1383)، بازشناختي از يوسف زهرا عليه السلام. قم: انتشارات كيش مهر
16. ويندال، سورين و همكاران. (1376)، كاربرد نظريههاي ارتباطي عليرضا دهقان. تهران: انتشارات مركز مطالعات و تحقيقات رسانهها.
منابع خارجي:
1. Carey, J. (1988). Communicication as culture: Essays on media and society. Boston: Unwin Hyman
2. Crisell, Andrew (1994). Unrestanding Radio. London
3. www.bashgah.net
پي نوشت:
1. برنامه به سوي ظهور در جشنواره توليدات سيما ديپلم افتخار بهترين برنامه مذهبي را كسب نموده است. (صور، گفتوگو با نگارنده، 1385)
/ن
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}